پژوهشی مناقشهبرانگیز که بهتازگی منتشر شده، نشان میدهد هومو نالدی، گونهای منقرضشده از اجداد انسان امروزی، مردگان خود را دفن میکرده است. دانشمندان میگویند که ابعاد مغز هومو نالدی یکسوم مغز ما بوده است و هومو نالدیها احتمالا برای مردگان خود نوعی مراسم یادبود برگزار میکردند و یاد آنها را گرامی میداشتند.
به گزارشی لایو ساینس، تحقیقات جدید نشان میدهند که هومو نالدیها حدود ۳۰۰ هزار سال پیش نه تنها مردههای خود را دفن میکردند، که روی دیواره غارها به یاد آنان حکاکیهایی انجام میدادند. این پژوهش جدید نظریههای قبلی مبنی بر اینکه فقط انسانهای امروزی و پسرعموهای نئاندرتالشان قادر بودند چنین فعالیتهای پیچیدهای انجام دهند، بهکلی تغییر میدهد.
با این حال، برخی از کارشناسان میگویند هنوز شواهد کافی وجود ندارد تا ما را به این نتیجه برساند که هومو نالدیها مردگان خود را به خاک میسپردند یا برای یادبود آنها آثاری ایجاد میکردند.
شیلا آتریا، انسانشناس از دانشگاه تگزاس ایاندام که خود در این پژوهش مشارکت نداشته است، در ایمیلی به لایو ساینس نوشت: من کاملا متوجهام که نویسندگان این مقاله با این دادهها سعی دارند چه نقطههایی را به هم مرتبط کنند. فکر میکنم این پژوهش به حدی ارزشمند بوده است که گزارش شود؛ با وجود این، به نظر من انتشار آن باید با احتیاط بسیار بیشتری انجام میشد.
باستانشناسان نخستین بار سال ۲۰۱۳ در سیستم غاری «ستاره در حال طلوع» (Rising Star Cave) آفریقای جنوبی بقایای یک هومو نالدی را کشف کردند. از آن زمان به بعد، بیش از یک هزار و ۵۰۰ قطعه از اسکلت چند هومو نالدی در سراسر این غار به طول چهار کیلومتر پیدا شد.
بقایای این اسکلتها بهشکل قابلتوجهی سالم باقی مانده بودند و به همین دلیل دانشمندان توانستند آناتومی هومو نالدیها را به طور کامل شناسایی کنند. آنان دریافتند که هومو نالدیها موجوداتی دوپا با حدود ۱.۵ متر قد و ۴۵ کیلوگرم وزن بودند که دستانی چابک و ماهر و مغزهایی کوچک اما پیچیده داشتند. مجموع این ویژگیها موجب شد در مورد پیچیدگی رفتار آنها بحثهایی شکل بگیرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در یک پژوهش دیگر در سال ۲۰۱۷ که در مجله ایلایف منتشر شد، تیم پژوهشی فعال در غار ستاره در حال طلوع، این فرضیه را مطرح کردند که هومو نالدیها مردگان خود را به صورت هدفمند در این مجموعه غاری دفن میکردند. این ادعا را لی برگر، دیرینهمردمشناس و سرپرست برنامه ستاره در حال طلوع و همکارانش در نشستی خبری که ۱ ژوئن برگزار شد، مطرح کردند. اظهارات آنها و همچنین سه مقاله جدیدی که روز دوشنبه ۵ ژوئن در وبسایت بایوآرکایو (bioRxiv) منتشر شد، اصلیترین شواهد را در این زمینه ارائه میکنند.
این شواهد تا آنجا پیش میروند که مدعیاند هومو نالدیها مردگان خود را آگاهانه دفن میکردند و روی صخره بالای محل تدفین، حکاکیهای معناداری نقش میزدند. این یافتهها را هنوز دیگر پژوهشگران این زمینه بررسی نکردهاند.
در تحقیقات جدید، دو گودال کمعمق و بیضیشکل که کف یک اتاق غار وجود دارد، توصیف شده است. این گودالها حاوی بقایای اسکلتیاند و نشان میدهد در آنها اجسادی دفن شدهاند که بافت نرمی داشتند و با سنگهای کف گودال پوشانده شده و سپس تجزیه شدهاند.
حتی در یکی از این مدفنها یک هدیه یا احتمالا یادبود سر قبر نیز وجود دارد؛ یک دستسازه سنگی که در فاصله کمی از استخوانهای دست و مچ پیدا شد.
برگر در نشست مطبوعاتی گفت که تیم او بر این باور است که مراسم تدفین هومو نالدیها ملاک و شاخصی برای اثبات قدیمیترین مراسم تدفین انسانی محسوب میشود.
در صورت پذیرش این فرضیه، تاریخ اولین شواهد دفن هدفمند مردگان تا ۱۰۰ هزار سال عقبتر میرود. این رکورد پیشتر در اختیار انسانهای خردمند یا هومو سپینسها بود.
محققان در مقاله جدید دیگری نشان دادهاند که کشف حکاکیهای انتزاعی روی دیوارههای صخرهای سیستم غاری ستاره در حال طلوع مشخص میکند که هومو نالدیها رفتار پیچیدهای داشتهاند. به نظر میرسد آنها این خطوط، اشکال و تصاویر هشتگمانند را روی سطوح ویژهای ساختهاند که ظاهرا خود این سطوح خاص را نیز هومو نالدیها درست کردهاند. آنها این سنگها را پیش از حکاکی به کمک ابزاری سنگی، صاف کردهاند و عمق و ترکیببندی خطوط و ترتیب قرارگیری آنها نشان میدهد که این حکاکیها به طور طبیعی ایجاد نشدهاند بلکه کاملا هدفمند بودهاند.
برگر میگوید: «تدفین این گونهها دقیقا زیر این [کندهکاریها] وجود دارد و نشان میدهد که این مکان برای هومو نالدی یک مکان فرهنگی بوده است. آنها مسافتی چند کیلومتری از فضای داخلی این سیستم غارهای زیرزمینی را به همین شکل تغییر دادهاند.»
در نسخه پیش از انتشار مقالهای دیگر، آگوستین فوئنتس، انسانشناس دانشگاه پرینستون، و همکارانش به بررسی این موضوع میپردازند که چرا هومو نالدی برای دفن مردگان خود از سامانه غاری استفاده کرده است.
«دفن مشترک و ساختارمند تعدادی از این اجساد در سامانه غار در حال طلوع همچنین حکاکیهای موجود در غار، شواهدیاند مبنی بر اینکه این افراد باورها و عقاید مشترکی در مورد مرگ داشتند و چه بسا برای مردگان خود یک نوع یادبود برگزار میکردهاند. آنچه میتوان آن را در انسانهای معاصر همدردی مشترک نامید.»
با این حال، این برداشتهای جدید هنوز برای سایر محققان کاملا قانعکننده نیستند.
آتریا میگوید: «بله، ممکن است این انسانها روی سنگها علامتهایی ایجاد کرده باشند اما این شواهد الزاما برای اینکه در مورد تفکر انتزاعی صحبت کنیم، کافی نیستند.»
در مورد اینکه هومو نالدی اساسا چطور به مجموعه غارهای ستاره در حال طلوع رسیده است، هم سوالاتی وجود دارد. توضیح بسیاری از محققان درباره معنادار بودن رفتار آنها به این دلیل است که فرض میشود ورود به غار دشوار بوده است؛ آیا آنها به همان روشی که ما وارد آنجا میشویم وارد شدند یا ممکن است راه دیگری هم وجود داشته باشد؟ جاناتان مارکس، انسانشناس از دانشگاه کارولینای شمالی در شارلوت که خود در این تحقیق مشارکت نداشته است، به لایوساینس میگوید: «این کار علم باستانشناسی استــ بخش زیادی از باستانشناسی.»